ژوان نخودچی مامان وبابا

کارخطرناک شاهزاده خانم

روز27دی ماه رفتی روی عسلی خونه مامان پری وازاونجاافتادی پایین ودستت موندزیرت وشروع کردی به گریه کردن تاشب چندباری روهردفعه که میخوردی زمین دقیقامیفتادی روی همون دستت وگریه میکردی . فردای اون روزهم بازم همش گریه می کردی ومن نمی فهمیدم مشکلت چیه . حتی وقتی رفتیم خونه عمه فریباهمش نق زدی وگریه کردی کلی اعصاب من روبه هم ریختی . مامان پ=ری گفت شب زرده تخم مرغ وزردچوبه ونمک ببندتااگرشل شده دستش سفت بشه . منم شب این کاروکردم وصبح قرارشدبریم پیش این شکسته بندهای قدیمی وقتی اون خانومه دیدگفت هم دستش ورم کرده وهم کبودشده کارمن نیست وبایدعکس بگیرین . ماهم توروبردیم پیش ارتوپدوگفت اول بایدعکس بگیرین موقع عکس گرفتن خیلی گریه کردی وعاقبت معلوم شددستت ت...
25 بهمن 1396

13ماهگی به بعدجوجو

13ماهگی : 1آذراولین باررفتی روی اپن ساعت 10/30شب . 1آذر عمو= امو عمه، عمه   کفش +دیات  2آذراولین بارباویداخاله رفتیم وگوشت راسوراخ کردیم خیلی گریه کردی  2آذراولین باربه جورابت نگاه کردی وگفتی درودرآوردی بعدجوراب راگذاشتی روی پای دیگرت  3آذرملینا ملی  عمو ام  نیست  نی  4آذربابالباس پوشیده بودوداشت میرفت بیرون رفتی پیشش وگفتی بی یعنی بریم  خیلی شیطونی میکنی ازدست تومبلمان ومیزوسط راجمع کردم زورگوهستی وبه نوژان زورمیگی اگراذیتت بکنه توهم ازپسش برمیایی ومیزنیش 18آذرگفتی :آنا عاشق شیشه هستی وهرچی شیشه وقوطی وجای ادویه ببینی میخواهی وباانگشت اشاره اشاره می کنی وهرچی...
14 بهمن 1396

اولین های دخملی

اولین واکسن: بدوتولد اولین حمام: 2روزگی اولین باری که ازت خون گرفتن : 3روزگی اولین باری که رفتیم دکتر: 3روزگی اولین باری که بندنافت افتاد:11روزگی اولین خنده:37روزگی گردنت رابلانگه میداری: 3ماهگی اولین دمر:3ماه و6روزگی اولین غلت:3ماه و29روزگی اولین چهارشنبه سوری:4ماهگی اولین سیزده بدر:4ماه و20روزگی اولین بارکه انگشت شصتت رامثل پستونک خوردی:4ماه و5روزگی اولین بارکه غذاخوردی:4ماه و28روزگی اولین سینه خیز:5ماه و10روزگی اولین جشنی که رفتی تولدبود:5ماه و8روزگی اولین بارکه آب خوردی : 5ماه و5روزگی اولین بارکه موهاتونوژان شونه کرد:5ماه و5روزگی اولین بارکه دس دسی کردی:5ماه و20روزگی اولین بارکه 4دست ...
14 بهمن 1396

تولدیکسالگی دونه برفی

دخترنازوقشنگ تولدت رادرست روزبه دنیااومدنت یعنی 23آبان 96جشن کوچیک گرفتیم تاهمیشه برات به یادگاری بمونه. ازاونجایی که من ازرنگ صورتی بدم میادتصمیم گرفتم تم تولدت رورنگ ابی انتخاب کنم وتی که وسایل تم راخریدم وبردم قنادی که بدم ازروش برات کیک تولدت رابزنن گفتن نی ن یپسره گفتم نه گفتن پس روی تم نوشته Baby boo اونجافهمیدم که درست میگن ومن مجبورشدم دوباره رنگ تمت روبه صورتی تغییردادم . عروسک مامان تولدت مبارک       ...
14 بهمن 1396
1